به گزارش مشرق، آتشبس هفت روزه در غزه روز جمعه (۱۰ آذر) به پایان رسید و دور جدید حملات اسرائیل به غزه اما با شدتی بیشتر از زمین و هوا و دریا آغاز شد؛ در این دور آتشبس ۲۴۰ فلسطینی در ازای ۱۱۴ اسرائیلی و تبعه خارجی آزاد شدند؛ اما هنوز ۱۳۶ اسیر اسرائیلی در دست حماس و تعداد نامشخصی نیز در دست دیگر گروهها در غزه است؛ سرنوشت آنها چه خواهد شد؟
بنیامین نتانیاهو زمانی تن به آتشبس داد که ۴۸ روز از جنگ میگذشت و در آن مدت بارها خانواده اسرای اسرائیلی علیه او دست به تجمع زده بودند و نتانیاهو تحت فشار زیادی هم از سوی آنها و هم از سوی جامعه جهانی برای وقفه بشردوستانه قرار داشت، اکنون اما آتشبس به پایان رسیده و به نظر میرسد که امیدی چندانی نیز به از سرگیری دوباره آن وجود ندارد، مگر اینکه یک آتشبس دائمی برقرار شود که آن هم فعلا دسترس نیست.
در مقابل مقامات حماس در دو مرتبه گفتهاند که تا زمان پایان حملات و آتشبس کامل، هیچ تبادل اسیری در کار نخواهد بود. بنابراین در این شرایط اسرائیل و کابینه نتانیاهو مجبور به انتخاب یکی از این دو راه هستند: یا قید آزادی اسرایشان را زده و تا رسیدن به هدف ادعای خود یعنی نابودی حماس بجنگند، یا اینکه دوباره برای آتشبس پیش قدم بشوند.
خانواده اسرای اسرائیلی تصاویر آنها را مقابل خانه نتانیاهو در دست گرفتهاند
اما تعدادی از تحلیلگران و روزنامه نگاران اسرائیلی در چند روز نوشتهاند که احتمالا اسرائیل تصمیم خود را برای ادامه جنگ و عدم بازگشت اسرای نزد حماس گرفته است. در این راستا روزنامه هاآرتص، روز یکشنبه (۲ دسامبر) نوشت که بازگشت اسرائیل به جنگ «یک خطای بزرگ» از هفت اکتبر به این سو محسوب میشود و نشان از این دارد که مقامات تل آویو نبرد را به آزادی اسرا ترجیح دادهاند.
به نوشته هاآرتص، بمباران وحشتناک غزه، علاوه بر صحنههای دلخراش از مرگ زنان و کودکان، نه تنها موجب آزاد شدن اسرای اسرائیلی نمیشود، بلکه این بمبارانها میتواند جان آنها را نیز به خطر بیاندازد، چنانکه تاکنون چندین اسیر اسرائیلی در بمبارانهای هوایی کشته شدهاند.
در ادامه گزارش هاآرتص آمده است: «لحظه حقیقت برای اسرائیل فرا رسیده و انتخاب انجام شده؛ انتخابی که شرم آور است. اسرائیل نباید هدفی مهمتر از آزادی ربوده شدگان داشته باشد و هیچ چیز بدتر از نقض عهد نانوشته بین شهروندان و سربازان با وطنشان نیست و نباید آنها را به حال خودشان رها کنیم».
از سوی دیگر نبرد سنگینی از سه روز گذشته در خانیونس واقع در جنوب غزه آغاز شده و اسرائیل این استان را «منطقه جنگی» اعلام کرده است.
روزنامه عبریزبان یدیعوت احارانوت با اشاره به اینکه نتانیاهو بی توجه به اسرای اسرائیلی، جنگ را ادامه میدهد و با این ادعا که بیشتر رهبران حماس و شاید بیشتر ربوده شدگان در خان یونس و اطراف آن هستند، نوشت: «با تمرکز بمباران و گلوله باران اسرائیل به خان یونس، خطر آسیب دیدن ربوده شدگان افزایش می یابد، شهادت آزاد شدگان این نگرانی را تقویت میکند، طبیعتاً با آغاز نبرد زمینی خطر چند برابر خواهد شد و شدت بمباران نیز ممکن است احتمال آسیب دیدن نیروها را افزایش دهد».
اسرائیل هم پیاز را میخورد هم چوب را!
آغاز سنگین حملات به غزه و بمباران بی هدف و دیوانهوار مناطق مسکونی، مدارس، اردوگاههای آوارگان و اطراف بیمارستانها نشان میدهد که کابینه جنگ اسرائیل، به این جمعبندی رسیده است که ۱: امکان نابودی حماس وجود دارد، ۲: هزینه شکست و ناکامی در هدف، بسیار بیشتر از کشته شدن اسرا خواهد بود و نابودی حماس به از دست رفتن حداقل ۱۳۶ اسیر نزد حماس میارزد.
این نکته را نیز باید تأکید کرد که هرچیزی جز نابودی حماس و بیرون کردن این گروه مقاومت از غزه به معنای شکست اسرائیل خواهد بود، این هدفی است که بارها «یوآو گالانت» به عنوان وزیر جنگ، نتانیاهو و «هرتزی هالوی» رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده و گفتهاند که نابودی نظامی و اداری حماس تنها هدف جنگ در غزه است، بنابراین اگر صهیونیستها در ماههای بعدی بخواهند هدف دیگری را جایگزین کنند، باید آن را نشانه شکست تلقی کرد.
اما «نابودی حماس» تا چه حد امکانپذیر است؟ آنچه که در صحنه میدانی مشاهده میشود، حکایت از عدم انسجام و نبود یک راهبرد مشخص از سوی ارتش اسرائیل دارد.
روز گذشته «هشام ابراهیم» فرمانده سپاه زرهی اسرائیل به این بهانه که موفق شدهاند اهداف نظامی خود را در شمال نوار غزه محقق کنند، خبر داد که از این منطقه خارج خواهند شد. او دقیقا اشارهای به این نکرد که کدام اهداف محقق شده است، شهر غزه همچنان در کنترل حماس قرار دارد و نیروهای عزالدین القسام همچنان امکان انتقال از شمال به جنوب از طریق تونلها را دارا هستند.
در همین راستا یکی از فرماندهان گردانهای القسام شامگاه یکشنبه خبر داد که به خاطر حملات نیروهای مقاومت و شکست عملیاتی، ۷۰ درصد از نظامیان اسرائیلی از شمال نوار غزه خارج شدهاند.
بنابراین اگر صهیونیستها در ماههای بعدی بخواهند هدف دیگری را جایگزین کنند، باید آن را نشانه شکست تلقی کرد.
بنابراین ارتش اسرائیل شهر غزه را رها کرده و به شهر خان یونس متمرکز شده است، این چه ارتشی است که امکان نبرد در دو شهر را ندارد؟ بنابراین جنگ شهری کاملا با یک نبرد کلاسیک تفاوت دارد و متغیرهای متعددی از جمله شبکه تونلی پیچیده حماس، حضور انبوه غیرنظامیان در منطقه آتش و فشار روزافزون جامعه جهانی موجب خواهد شد تا ارتش صهیونیستی روز به روز با فقر راهبردی و تاکتیکی برای ادامه نبرد مواجه شود.
در این راستا «مانوئل ماکرون» در نشست آب و هوایی دبی، به شکل علنی در اینکه اسرائیل بتواند حماس را از بین ببرد، ابراز تردید کرد و گفت: «اگر این هدف اسرائیل است زمان جنگ تا ۱۰ سال بالا خواهد رفت».
از سوی دیگر اشغالگران در غزه متحمل تلفات سنگینی شدهاند، تا جایی که کانال ۱۲ رژیم صهیونیستی روز گذشته به نقل از «برهام مئیر» تحلیلگر نظامی اعلام کرد: که در ۲۴ ساعت گذشته ۲۵ خودروی زرهی رژیم صهیونیستی در نوار غزه منهدم شده است. این تحلیلگر رژیم صهیونیستی افزوده است که ۷۵ نظامی هم کشته شدند که این حجم از تلفات در تاریخ این رژیم بیسابقه بوده است. هرچند باید گفت که اسرائیل به شکل قطرهچکانی آمار تلفات خود را اعلام میکند تا بار روانی کمتری بر نیروهای نظامی و خانوادههایشان به جا بگذارد.
همه اینها را کنار سخنان روز یکشنبه «تامیر پاردو» رئیس پیشین موساد در گفتوگو با شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی بگذاریم که اذعان کرد: «حماس با آتشبس موقت، کارت قدرتمندی به دست آورد و تلآویو برای آزادی اسرایش از غزه، باید تاوان سنگینی بپردازد».
آنچه که در صحنه میدانی مشاهده میشود، حکایت از عدم انسجام و نبود یک راهبرد مشخص از سوی ارتش اسرائیل دارد.
این مقام اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به تل آویو هشدار داد که نباید در آزادی اسرا کوتاهی کند. او گفت، «اگر ربودهشدگان را از دست بدهیم [کشته شوند]، اسرائیل چطور در آینده میخواهد انسجام خود را حفظ کند در حالی که همه میدانند شهروندانش در اسارت خواهند مرد؟». پاردو افزود: وقتی حماس دید که در آستانه آزادی ربودهشدگان، نفس مردم اسرائیل حبس میشود و کل حکومت هم نشسته و نگاه میکند، دریافت که چه نیرویی در اختیار دارد.
بنابراین به نظر میرسد که کابینه جنگ اسرائیل با ادامه دادن به حملات و لشکرکشی به غزه، نه تنها موفق به آزادی اسرایش نخواهد شد، بلکه در صحنه میدانی نیز به اهداف اعلامی خود نخواهد رسید؛ شرایط کنونی نیز به شکلی است که صهیونیستها نه راه پس دارند و نه راه پیش که مصداق بارز ضرب المثل معروفی است که میگوید: «هم پیاز را خورد، هم چوب و هم پول داد».